کتاب وصیتها اثر برجسته مارگارت النور اتوود، از پرفروشترینهای نیویورکتایمز و برنده جایزه من بوکر که در ادامه کتاب سرگذشت ندیمه نوشته شده، داستان زنی به اسم عمه لیدیا را روایت میکند که یکی از مقامات ارشد حکومت گیلیاد به شمار میرود و کارش نظم دادن به امور مرتبط با زنان است.
35 سال پیش برای اولین بار رمان سرگذشت ندیمه منتشر شد. رویدادها و اتفاقاتی که در سراسر جهان رخ داد و همینطور سیاستمداران مستبد و سرکوبگر دنیا، مارگارت النور اتوود را بار دیگر تشویق کرد که رمانی در ادامه کتاب سرگذشت ندیمه بنویسد، چرا که به عقیده او این جهان همچنان جهانی سرکوبگر است.
در رمان وصیتها (The testaments) نه تنها از جمهوری گیلیاد دور نمیشویم، بلکه حتی به آن نزدیکتر هم میشویم. داستان این کتاب 15 سال بعد از آخرین رویدادهای رمان سرگذشت ندیمه (The Handmaid’s Tale) و در حقیقت مدت زمان زیادی پس از آخرین اتفاقات و وقایع نشان داده شده در فصل سوم سریال سرگذشت ندیمه آغاز میشود.
با خواندن کتاب سرگذشت ندیمه پرسشهای بسیاری در ذهن شکل میگیرد؛ بهخصوص اینکه این وقایع به چه شکل روی داد و شروع شد؟ اکنون بعد از گذشت سالیان دراز، مارگارت اتوود (Margaret Atwood) با نوشتن کتاب وصیتها به این پرسشها پاسخ میدهد. بعد از چاپ این رمان در سال 2019، خیلی زود میلیونها نسخه از آن به فروش رسید و تبدیل به یکی از آثار پرفروش دنیا شد. این رمان همچنین در همان سال در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت و این جایزه را از آنِ خود کرد.
کتاب وصیتها از زبان سه راوی روایت میشود. بخشی که به حوادث پیش از شکلگیری حکومت گیلیاد و وقایع کتاب قبل برمیگردد، از زبان عمه لیدیا که مربی و معاون زنان بود، بازگو میشود و او در این بخش از نحوه رها کردن باورهایش در مورد دموکراسی و آزادی و تبدیل شدنش به خدمتگزاری مشتاق برای حکومت گیلیاد صحبت میکند.
پانزده سال از داستان سرگذشت ندیمه سپری شده و ادامه این داستان از زبان دو دختر نوجوان به نامهای اگنس و نیکول نقل میشود. دخترانی که در زمان حکومت گیلیاد بزرگ شدند و زنی که از خادمان این حکومت بوده، هر سه راوی رویدادها و اتفاقات حکومت گیلیاد و در پی فاش کردن اسنادی بر ضد این حکومت هستند.
این رمان شامل ۲۷ بخش اصلی با نامهای زیر است
مجسمه
گل گرانبها
سرود روحانی
کلودزهاند
وَن
شش برای مردهها
استادیوم
کارناروُن
سلول شکرگزاری
سبز بهاری
پیراهن کرباسی
کارپیتز
قیچی باغبانی
عمارت آردوا
روباه و گربه
دختران مرواریدی
دندانهای بیعیب و نقص
اتاق مطالعه
مطالعه
نسب خونی
سریع و خشن
لحظات نفسگیر
دیوار
نلی جی. بنکس
بیداری
رسیدن به خشکی
بدرود
مارگارت النور اتوود (Margaret Elenor Atwood)، نویسنده، فعال اجتماعی و فمینیست کانادایی در تاریخ 18 نوامبر 1939 در خانوادهای تحصیلکرده متولد شد. پدرش حشرهشناس بود و به همین خاطر مارگارت از همان دوران کودکی با طبیعت عجین شد به صورتی که تأثیر آن در آثار مارگارت کاملاً مشهود است. استعداد نویسندگی در همان آغاز کودکی در وی نمودار شد تا جایی که نخستین شعرهای او به زمان کودکی و حتی پیش از دوران مدرسهی وی باز میگردد.
او تحصیلاتش را در دانشگاه تورنتو شروع کرد و پس از مدتی در یکی از نشریهی دانشگاه نوشتههایش را به چاپ رساند. مارگارت شاگرد «جین جی مکفرسون»، شاعر کانادایی و «هرمان نورثروپ فرای»، نظریهپرداز ادبی و از چهرههای تاثیرگذار قرن بیستم بود. در دهه 80 میلادی مجموعهای از اشعار و رمانهای مارگارت النور اتوود به چاپ رسید و چند سال بعد نیز با دریافت جایزهی آرتور کلارک و جایزهی بوکر، او به شهرت جهانی دست یافت.
علاقهی زیاد او به ادبیات و نویسندگان دیگر باعث شد رمان «بذر جادو» را از کتاب «طوفان» شکسپیر، بازنویسی کند. اتوود زندگی پرباری دارد و تا به امروز موفق به کسب جوایز بینالمللی بسیاری برای آثارش و همچنین درجات افتخاری بسیاری از دانشگاههای گوناگون مانند آکسفورد و سوربن و کلمبیا شده است.
آتوود جوایز بیشماری را از جمله جایزهی بوکر، جایزهی آرتور سی کلارک برای به تصویر کشاندن سرویسهای اجتماعی، جایزهی فرانتس کافکا، جایزهی صلح بوک ترید آلمان و جایزهی لایف تایم اچیومنت (ماحصل زندگی) PEN USA از آن خود کرده است. او در سال 2019 به عضویت انجمن گروه مفاخر ادبی درآمد. همچنین او به عنوان کاریکاتوریست، تصویرگر، نویسندهی اشعار اپرا، نمایشنامهنویس و بازیگر فعالیت دارد.
اگر دغدغه شما هم مسائل اجتماعی زنان و حقوق و آزادیهای شهروندی است، احتمالا کتاب سرگذشت ندیمه و وصیت ها بتواند توجه شما را به خود جلب کند. اگر دوست دارید کتابی بخوانید که در خلال فضای سیاهی که به تصویر میکشد، تلنگری عمیق به شما بزند، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
البته از همین حالا به شما هشدار میدهم که برخلاف ظواهر امر، در این کتاب خبری از افتوخیزهای هیجانی و ریتم تند نخواهد بود. همهچیز همانطور است که باید باشد. فضایی سیاه و تصویری ملالآور و غمانگیز از جامعهای که شهروندان آن از سادهترین حقوق خود هم محروم هستند.
این کتاب مخصوص کسانی است که دوست دارند اثری متفاوت و البته تکاندهنده در ژانر اجتماعی بخوانند.
شب گذشته وقتی داشتم برای خوابیدن آماده میشدم، تمام گره موهایم را باز کردم. چند سال پیش وقتی به همراه خالههایمان داشتم دربارهی کنار گذاشتن غرور موعظه میکردم و میگفتم علیرغم تمایلمان به غرور، آسیبزننده است، گفتم: «زندگی که فقط مو نیست.» این را گفتم و کمی به شوخی گرفتم. واقعیت هرچه که باشد، اما این هم درست است که مو بخشی از زندگی است. شعلهی شمع جسم است و اگر کم شود، جسم تحلیل رفته و آب میشود. یک زمانی کاکلهای خوبی داشتم، آن موقع که کاکل مد بود؛ مثل نان کماج در عصر نان کماج؛ اما حالا موهایم مثل وعدههای غذاییمان توی تالار آردوا شده است: کوتاه و تُنُک. شعلهی زندگیام دارد فروکش میکند. آرامتر از اطرافیانم و سریعتر از آنچه فکرش را میکردم.
به تصویرم نگاه کردم. ساخت آیینه فقط برای چند تا از ما مطلوب بود: ما باید خوشحالتر از زمانی باشیم که نمیدانستیم شبیه به چه هستیم. با خودم گفتم که ظاهرم میتوانست بدتر باشد: توی صورتم نشانی از ضعف نیست. مثل پارچهای چرمی است، با خالی دوستداشتنی روی چانهام و خطوطی آشنا. هیچ وقت خیلی زیبا نبودم، اما جذاب بودم. حالا دیگر نیستم. شاید بهترین تعریف از من، باابهت بودن باشد.
چطور عمرم تمام خواهد شد؟ به این موضوع فکر میکردم. آیا توی عصری قدیمی از یادرفته زندگی خواهم کرد که زیر درجه و القاب خرد میشویم؟ آیا مجسمهام باعث افتخار خواهم شد؟ یا سرنگونش میکنند و تکهسنگهایش را به هر سو میاندازند و یا برای تزیین چمنزارها آن را میفروشند و یا به تکهی بیارزش و نفرتانگیزی بدل خواهد شد؟
شاید هم تبدیل به هیولایی شوم و مرا به جوخهی اعدام ببرند و برای عبرت عموم از تیر برق آویزانم کنند. شاید هم انبوه مردم بدنم را تکه تکه کنند و برای شادی و استهزا توی خیابانها رژه بروند. من خیلی خشمگینشان کردم.
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از کتاب ماندگار خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.