کتابهای زیادی در زمینه انسانهای تنهای معاصر و انسانهای که در زیر چرخهای سرمایهداری و رکود اقتصادی هر روز وضعیتشان بدتر میشود نوشته شدهاند؛ اما هیچ کتابی به اندازه کتاب موشها و آدمها در روایت موفق نبوده است. موشها و آدمها نوشته جان اشتاین بک، روایتی است از دو دوست به نامهای جورج و لنی که زندگی ساده و آرزوهای سادهای دارند که برای محقق کردنشان، تلاش میکنند. جورج و لنی در این داستان کوتاه، فراز و فرودهای بسیاری را از سر میگذرانند تا به سمت آرزویشان روانه شوند. اما بخت چقدر با آنها یار است؟ آیا آنها آخر به آرزوی خود میرسند؟
موشها و آدمها، داستانی از رویای کارگران
جورج و لنی دو کارگر ساده و روزمزد هستند که در آمریکا زندگی میکنند و برای پیدا کردن کار در کالیفرنیا، به هر دری میزنند. جورج مرد زیرک و ریز نقشی است که با لنی، مردی درشتهیکل که عقل درست و حسابیای ندارد دوست شده است. رویای مشترک آنها داشتن یک مزرعه اختصاص برای خودشان است تا بتوانند در آن خرگوش پرورش دهند. همین رویای مشترک زمینهساز دوستی عمیق این دو نفر میشود و داستان زندگیشان را به هم گره میزند. این دو دوست صمیمی با هم روزگار میگذرانند و از رویای رهایی حرف میزنند.
لنی برعکس جورج باهوش نیست و همیشه کارهایی میکند که باعث دردسرشان میشود. از طرفی جورج که شخصیتی وفادار دارد، تلاش میکند تا لنی را از مخمصههای فراوانی که درست میکند نجات دهد. اما لنی باز هم از سر بیاحتیاطی، کارهایی را انجام میدهد که باعث خرابکاری میشوند.
رویایی که لنی و جورج دارند مشابه رویای بسیاری از کارگران آمریکایی در وضعیت رکود اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ میلادی است. این دو دوست هم در تلاش برای خارج شدن از استثمار و چنگالهای فقر و ستم هستند و دوست دارند بهخاطر آرزویشان زندگی کنند.
هرچند رویای لنی و جورج بسیار قوی است و هر دو برای رسیدن به آن مصمم هستند، اما همه چیز بر وفق مراد آنها پیش نمیرود و زور زندگی به قدرت رویای آنها میچربد. در نهایت جان اشتاین بک به زیبایی تمام، رویای بر باد رفته آنها را در کمال احساس و با کلماتی ماندگار به تصویر میکشد.
معرفی کتاب موش ها و آدم ها و بررسی علت ماندگاری کتاب
موشها و آدمها یک داستان کوتاه به نویسندگی جان اشتاین بک است. این کتاب برای اولین بار با نام Of Mice and Men به زبان انگلیسی و در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. بعدها از روی کتاب اصلی، ترجمههای متعددی به چندین زبان زنده دنیا صورت گرفت و با اقتباس از این اثر، آثار گوناگونی از جمله فیلم موشها و آدمها ساخته شد.
کتاب لحن داستانی و زبانی نرم دارد و کلمات آن در عین سادگی انتخاب شدهاند. داستانی که میخوانید سراسر از مضامین مهمی است که با لحنی پرکشش روایت شدهاند و هر خوانندهای با کمی تامل، قادر به درک آنها است. شیوه روایت داستان به زبان سوم شخص بوده و گفتگوهای بین دو شخصیت اصلی، عامل مهمِ جذابیت کتاب است.
دلیل محبوبیت و ماندگاری کتاب به جز قلم توانای جان اشتاین بک، گزینش هوشمندانه موضوع داستان است. نویسنده تلاش کرده تا برهه مهمی از تاریخ آمریکا را در قالب داستانی جذاب بیان کند و مخاطبان را با مشکلات کارگرانی که زیر سلطه اربابهایشان زجر میکشیدند آشنا کند. بنابراین خواندن موشها و آدمها برابر است با سفری کوتاه به برشی از تاریخ آمریکا
جان اشتاین بک در سال 1902 میلادی در شهر سالیناز کالیفرنیا در دره کشاورزی حاصلخیزی حدود بیست مایلی اقیانوس آرام به دنیا آمد... و هر دو، دره و اقیانوس، اساس کار بعضی از مهمترین آثارش را تشکیل دادند. پس از ازدواج و نقل مکان به درختستان آرام، دو کتاب داستانی کالیفرنیایی به چاپ رساند، شرق بهشت و یک خدای ناشناخته. بعد از آن روی داستانهای کوتاه کار کرد که در کتاب دره طولانی جمعآوری شد.
سه اثر قوی او در اواخر سالهای 1930 روی طبقه کارگری کالیفرنیایی متمرکز شدهاند: در جنگی مشکوک، موشها و آدمها، و کتابی که توسط خیلیها بهترین اثرش شناخته شد، یعنی خوشههای خشم. آخرین کتابهایش شامل پنجشنبه شیرین، یک تقلید، روزگاری آنجا جنگی بود، زمستان نارضایتی ما، سفرها با چارلری برای کشف آمریکا، آمریکایی و آمریکاییها. جان اشتاینبک در سال 1962 جایزه نوبل ادبی را دریافت کرد و در سال 1968 درگذشت.
موشها و آدمها یک کتاب با محبوبیت جهانی است. این کتاب به اندازهای روان و شیرین است که هرکسی از خواندن آن لذت میبرد. اگر جزو افرادی هستید که به خواندن داستان کوتاه علاقه دارند، این رمان میتواند نظرتان را جلب کند. علاوهبر آن، موشها و آدمها جزو کتابهاییست که هر کتابخوانی باید در کتابخانه خود داشته باشد. این کتاب شما را با برهه مهمی از تاریخ آمریکا آشنا کرده و داستان بخش بزرگی از جامعه آن زمان آمریکا را برایتان روایت میکند؛ بنابراین خواندن آن برای کسانی که دوست دارند از وضعیت طبقه کارگر جامعه آمریکا آگاه شوند، لذتبخش است.
در چند مایلی جنوب شهر سولِدَد، رودخانه سالیناس به لبهی دامنه کوه سرازیر میشود و در آنجا عمیق و سرسبز میگردد. آب رودخانه از روی سنگهای زرد رنگ، زیر نور آفتاب میلغزد و حرکت میکند تا به برکهای باریک برسد، آبی زلال و گرم. یک طرف رودخانه، دامنهی کوه، طلایی رنگ است و رودخانه دایرهوار به سمت آن سرازیر میشود و تا صخرههای محکم کوهستان گابیلان، میرسد. درون دره، کنار آب، درختان ردیف شدهاند... درختان بید با هر بهار تازه و سبز میشوند، خاشاک همراه با سیلابهای زمستانی در مسیر رودخانه حرکت کرده و در نهایت به شاخههای زیرین درختهای چنار چسبیدهاند.
درختان چنار با شاخههای خمیده، بر روی برکه طاق زدهاند. روی لبهی سنگلاخی برکه، زیر درختان، برگها آنقدر عمیق و شکننده فرش شدهاند که اگر یک مارمولک از روی آنها رد شود، سر و صدای بلندی به وجود میآید. عصر هنگام خرگوشها از بیشهها بیرون میآیند تا بر روی سنگها بنشینند، و سطح نمناک و شنی کنار رودخانه از رد پای شبانه راکونها، و رد پای گسترده سگهای مزارع... با فضولات حیوانات و رد سُم آهوها که برای آب خوردن میآیند، پوشیده میشود.
لابهلای درختان بید و درختان چنار باریکه راهی وجود دارد که در اثر رفت و آمد کودکان و نوجوانانی که از مزرعه برای شنا کردن در برکه میآیند، و توسط ولگردانی که عصرگاهان از سمت بزرگراه به جنگل و نزدیک رودخانه میآیند، پاخورده و سخت کوبیده شده است. در جلوی شاخهی افقی یک درخت چنار بزرگ، کومهای از خاکستر به جا مانده از آتشها دیده میشود؛ شاخهای که در اثر نشستن بر روی آن، ساییده و صاف شده است.
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از کتاب ماندگار خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.