رمان دختری که رهایش کردی از سال 1916، یعنی اواسط جنگ جهانی اول، شروع میشود. در شهر کوچکی از شهرهای فرانسه، به نام پرون (Peronne)، که توسط سربازان منفعت طلب آلمانی اشغال شده است. سربازهایی که هر چیز با ارزشی از شهر که البته شامل غذاها نیز میشد، را به تصاحب خود درآوردند و با وجود اینکه مردم شهر گرسنگی میکشیدند، آلمانها بیشتر و بیشتر میخواستند.
این کتاب داستانی درباره دو زن با برخی ویژگیهای مشابه است؛ یکی از آنها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است تا از خانوادهاش در نبود شوهر در مقابل نازیها محافظت نماید و دیگری به نام لیو که در لندن زندگی میکند. شوهر لیو قبل از فوت به وی یک تابلو نقاشی با نمایی از یک زن هدیه میدهد که مربوط به یک قرن قبل میباشد و در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است.
جسارت و شجاعت و جنگیدن برای ارزشهای خود، صفاتی هستند که در رمان دختری که رهایش کردی خوب و پسندیده تلقی میشوند و جوجو مویز (Jojo Moyes) نشان میدهد که چگونه قهرمانان داستان با اتکا به این صفات به اهداف خودشان دست مییابند و چگونه در حالی که امیدشان را از دست دادند از جنگیدن دست بر نداشته و همچنان تلاش میکنند.
پائولین سارا جو مویس با نام هنری جوجو مویز Jojo Moyes در دنیا شناخته میشود. او در چهارمین روز از ماه آگوست سال 1969 چشم به جهان گشود. مویز زاده میدسون در انگلستان است. او فارغ التحصیل رشته روزنامهنگاری از دانشگاه سیتی Cityانگلستان است. قبل از حضور در دانشگاه مویز به شغلهای بسیاری از جمله بروشور نویسی در یک باشگاه، تایپیست بیانیههای نَت وست NatWest و تایپ خط بریل برای نابیناها مشغول بود. او در حالی که در مقطع لیسانس در دانشگاه رویال هالووی Royal Holloway در حال تحصیل بود، برای روزنامههای استینز نیوز Stains News و ایگام Egham نیز کار میکرد. مویز در سال 1998 دستیار سردبیر خبر در روزنامه ساندی مورنینگ شد. به علاوه در سال 2002 به عنوان خبرنگار هنر و رسانه انتخاب شد.
جوجو مویز در سال 2002 وارد عرصه نویسندگی شد. در اوایل کار نویسندگی، او سه نسخه خطی از داستان را نوشت که همگی رد شدند. او اولین کتاب خود را در این سال با نام «باران پناهنده» Shaltering Rain منتشر کرد. این کتاب با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. این امر انگیزهای برای نوشتن آثار دیگر در او شد. وی بیشتر وقت خود را از سال 2002 به نویسندگی اختصاص دادهاست. اما مقالات بسیاری را هم برای روزنامه دیلی تلگراف مینویسد. آثار این نویسنده جوایز بسیاری از جمله جایزه برترین رمان عاشقانه را بدست آورده است. از دیگر آثار منتشر شده توسط این نویسنده میتوان به ماه عسل در پاریس، بازهم من، کشتی عروسها، من پیش از تو، من پس از تو و ... اشاره کرد. با اقتباس از آثار خانم مویز فیلمهای سینمایی بسیاری نیز ساخته شدهاست. جوجو مویز هم اکنون به همراه همسر روزنامهنگار و سه فرزندشان در مزرعهای در گریت سمفورد Great Sampford زندگی میکند.
اگر رمان های عاشقانه ، معمایی و پیچیده دوست دارید طوری که تا آخرین صفحه ی کتاب نتوانید مطمئن باشید چه اتفاقی قرار است رخ دهد، این کتاب را از دست ندهید.
لیو گیج شده بود. مدتهاى طولانى، سوفى را از نجاتیافتگان دانسته بود، حالت پیروزمندانه صورتش، علاقه شوهرش به او روى صورتش نقش بسته بود. تلاش کرد تصویر سوفى خودش را کنار تصویر این زن مطرود بگذارد که هیچکس دوستش نداشت.
جهانى درد در نفس خسته و طولانى پیرمرد بود. لیو ناگهان از اینکه او را مجبور کرده دوباره این صحنه را ببیند احساس گناه کرد. گفت: «متأسفم.» و نمىدانست دیگر چه باید بگوید. حالا فهمیده بود که از اینجا چیزى دستگیرشان نخواهد شد. تعجبى نداشت که چرا پل مک کافرتى زحمت اینجا آمدن را به خودش نداده بود.
سکوت طولانى شد. مو پنهانى یک ماکارون خورد. وقتى لیو نگاهش را بالا آورد، فیلیپ بست به او زل زده بود. «از اینکه ما رو دیدید ممنونم، موسیو.» دستى به بازوى او زد. «برام سخته زنى رو که توصیف کردید به زنى که مىبینم ارتباط بدم. من... پرترهاش رو دارم. همیشه عاشقش بودم.»
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از کتاب ماندگار خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.